دوتاه گردیدن (تَ شِ کَ تَ) دوتاه گشتن. دوتا شدن. دوتا گشتن. دولا شدن. دوتای شدن. (یادداشت مؤلف). تلوی. التواء، دوتاه گردیدن رسن. (منتهی الارب). رجوع به دوتاه گشتن شود ادامه... دوتاه گشتن. دوتا شدن. دوتا گشتن. دولا شدن. دوتای شدن. (یادداشت مؤلف). تلوی. التواء، دوتاه گردیدن رسن. (منتهی الارب). رجوع به دوتاه گشتن شود لغت نامه دهخدا